دیدبانی برای ایران

دیدبانی برای ایران
طبقه بندی موضوعی
تقدم و تأخر تعهد یا تخصص، بحثی ا‎ست که ریشه در سال‎‎های نخست انقلاب دارد. بحث تخصص و تعهد، در نظام جمهوری اسلامی هم همواره مطرح بوده. این بحث در دوره‎‎های گوناگون شدت و ضعف پیدا کرده ولی هیچ‎گاه به‎کلی منتفی نشده است.
 همواره یکــی از مباحــث جدال‌برانگیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی این بوده که از میان تخصص و تعهد کدام یک بر دیگری مقدم است؟ شاید عمده دلیل و ریشه این جدال بی‎فرجام را بتوانیم در ابهام معنی تعهد جستجو کنیم. پس لازم است ابتدا در معنی و مفهوم تعهد بررسی و دقت نظر کافی شود. اگر معنی لغوی تعهد را پیمان بستن بدانیم، با این اطلاق معلوم نیست تعهد به چه‎ چیز و چه کس؟ تعهد به دنیا یا آخرت؟ تعهد به منافع شخصی یا تعهد نسبت ‎به کار و مسئولیت؟ تعهد به این خط و آن خط یا... .

از مهم‎ترین معیار‎های تقوا این است که اگر انسان آمادگی و شایستگی لازم را برای به دوش گرفتن بار مسئولیتی نداشته باشد، هرگز نمی‎تواند آن مسئولیت را بپذیرد و در صورت پذیرفتن آن، فی‌الحال فاقد تقوا به حساب می‎آید و دیگر نوبت ‎به بحث تقدم تقوا بر تخصص نمی‎رسد. به‎تعبیر دیگر در نظام شایسته‌سالار مدیریت اسلامی، هیچ‎گاه نباید به چنین فردی ـ ‌نه به‎خاطر عدم تخصص بلکه به‎دلیل عدم تقوا‌ ـ مسئولیتی سپرده شود.

پس یا باید برای کلمه تعهد معنی خاص و تعریف‌شده‎ای را معین کنیم یا آنکه برای تعهد پسوندی مانند الهی، دینی، مکتبی قرار دهیم یا آنکه از این کلمه بگذریم و به‎جای آن از تعبیر تقوا که کلمه‎ای شناخته‌شده در ادبیات دینی است و صد‎ها آیه و حدیث معتبر، معنی و حدود و ثغور آن را تبیین کرده، استفاده کنیم. در این صورت موضوع این جدال منتفی می‎شود و مسئله تخصص هم‎ مانند بسیاری از مسائل دیگر در قبال تقوا جای خود را پیدا می‎کند و معلوم می‎شود که اصولا تخصص در عرض تقوا نیست که بحث تقدم و تأخر آن مطرح شود بلکه تخصص در طول و در دل تقوا نهفته است.

تعهد یا تخصص در اوایل انقلاب

اوایل انقلاب در پاسخ به این پرسش که آیا تعهد ارجح است یا تخصص، دو گروه شکل گرفت؛ عده‎ای معتقد بودند فردی که متعهد است، نسبت به فردی که تعهد ندارد ولی تخصص دارد لایق‎تر است. انسان متعهد، مسئولیت‌پذیر است. بنابراین برای اینکه بتواند وظیفه‎اش را نسبت به تعهدات خود ایفا کند، به‎دنبال ارتقای خویش است. اما فردی که قبل از کسب تعهد به تخصص رسیده است، نمی‎تواند با به‌کارگیری تخصص به تعهد هم برسد. هرچند ممکن است به‎دلیل اینکه تخصص و منافع خود را زیر سوال نبرد و به مخاطره نیندازد، بسیاری از هنجار‎ها را مراعات کند اما این فرد نمی‎تواند فردی مورد اعتماد و اطمینان باشد.

به‎نظر این‌ها تعهد خیلی مهم‎تر از تخصص است. کسی که اولویت شعار‎های خودش را تخصص بیان می‌کند اگر در موقعیتی ملزم به انجام تکلیف براساس وظیفه بشود معلوم نیست این کار را بکند ولی کسی که از تعهد در برابر گفتمان اصیل انقلاب اسلامی صحبت می‌کند می‌تواند شعار‎هایی بدهد و کار‎هایی انجام دهد که در شرایط اقتصادی و سیاسی حساس، طرفدار‎ان بیشتری داشته باشد.

ولی در مقابل این طرز تفکر، عده‎ای نیز معتقد بودند فرد متعهد اگر متخصص هم باشد، در این صورت برای تصدی مسئولیت لایق است. در نظر این عده، تخصص از تعهد مهم‎تر بود. این‌ها استدلال می‎کردند کسی که تعهد هم داشته باشد ولی تخصص نداشته باشد در اکثر موارد نمی‎تواند تخصص را یاد بگیرد، ولی اگر کسی تخصص داشته باشد می‎توان در او تعهد ایجاد کرد.

شاید اگر در اوایل انقلاب با پرسش تعهد یا تخصص روبه‎رو می‎شدیم قطعا پاسخ، تعهد بود زیرا استنباط کلی این بود که یک فرد متخصص وقتی تعهدی نسبت به اعتقادات و باور‎های جامعه ندارد چه‎بسا می‎تواند خیانت‎‎های بزرگ‎تری نسبت به فرد غیرمتخصص در حق مردم انجام دهد. نمونه عینی آن را تجربه تلخ بنی‌صدر عنوان می‎کردند. پس اولویت اول تعهد بود و اگر تخصص هم بود که چه بهتر.

طرفداران اولویت تعهد نسبت به تخصص در اوایل انقلاب چنین استدلال می‎کردند که: تعهد، تخصص را هم به‎دنبال دارد، اگر انسان‎ها سعی کنند کاری که به آن‌ها داده می‌شود را با تعهد پیگیری کنند قطعا برای انجام بهتر آن به‎دنبال تخصص هم می‌روند و دارای تخصص در آن زمینه می‎شوند. این‌ها هم‎چنین بیان می‎کردند که ایجاد تعهد در فرد خیلی راحت‌تر از ایجاد تخصص است.

کسی که تخصص دارد می‎تواند «فردوست» و «طوفانیان» باشد که با هر معامله‎ای ثروت عظیمی از جامعه زحمتکش را غارت می‎کند. اما کسی که تعهد دارد بنا به تعهدش بر جبران نقص‎‎های خودش سعی می‎کند تا بتواند بهتر نسبت به مواردی که به آن‌ها متعهد است خدمت کند.

اما کم‌کم و در گذر زمان، این دیدگاه تغییر کرد زیرا چه بسیار افراد خوب و متعهدی، سکان مدیریتی را در بخش‎‎های مختلف به‌دست گرفتند که عملکردشان خسارت‌بار بود یا اگر افراد باهوشی هم بودند مدت‌زمانی طول می‎کشید تا تخصص لازم را به‌دست آورند و این باعث عقب‌افتادگی برنامه‎ها می‎شد. استدلال این عده این بود که وجود افراد متخصص می‎تواند بسیار مفید‎تر از افراد متعهد باشد و متاسفانه در جامعه بسیار به چشم می‎خورند افراد متعهدی که یا تخصص ندارند یا تخصص‌شان چیز دیگری است. اگر فردی متخصص باشد و علاقه‌مند به تخصص و پیشرفت در آن، سعی می‌کند تعهد خود را حفظ کند؛ حتی اگر هزاران سختی داشته باشد.

در دیدگاه جدید، این باور به‎وجود آمد که نباید یک فرد متخصص فاقد تعهد‎های تعریف شده در اول انقلاب را با کافر و ملحد اشتباه گرفت! و این بدبینی که ممکن است از سوی این افراد خیانتی صورت گیرد قابل قبول نیست! کم‌کم در تقابل بین تعهد و تخصص، کفه تخصص غلبه کرد ولی اتفاق جالب‌تری که افتاد تعریف جدیدی بود که بعضی افراد از تعهد ارائه کردند که متضاد با تعهد تعریف شده از اول انقلاب بود!

یک مثال ملموس برای تغییر مفهوم تعهد، از لحاظ سیاسی است و آن ضدیت و مخالفت آشکار با آمریکاست! امپریالیسم جهانخوار تعریف اول این دوستان از آمریکا بود و باید در بینش سیاسی هر فرد متعهدی در آن زمان حتما می‎بود که بعدا این تفکر به تفکر گفت‎وگو با امپریالیسم تغییر کرد و در عمل حتی به دوستی با امپریالیسم رسید.

هنوز سوال تخصص یا تعهد با قرائت‎های جدیدتری در جامعه ما مطرح است و هنوز بینش‎‎های مختلفی پیرامون آن وجود دارد! در اینجا لازم است برای روشن‎تر شدن موضوع از سخن پیامبر اکرم (صل‎الله‎علیه‎وآله‎وسلم) کمک بگیریم. از ایشان نقل شده است که فرمودند:

«مَن اِسْتَعْمَلَ عاملاً عن المسلمین و هو یعلم أنَّ فیهم مَنْ هو أوْلی بذلک منه و أعلم بکتاب الله و سنَّه نبیّه، فقد خان اللهو رسوله و جمیع المسلمین / کسی که کارگزار و مدیری را به‎کار گمارد درحالی‎که می‎داند در میان مسلمانان فردی وجود دارد که برای آن مسئولیت ‎شایسته‎تر و به قرآن و سنت آگاه‎تر است در این صورت قطعا به خدا و رسول خدا و همه مومنان خیانت کرده است».

در این حدیث، سخن از انتخاب شخص شایسته‎تر است. کسی که می‎خواهد مدیر نظام اسلامی باشد کسی است که می‎خواهد اسلام را در حوزه مدیریتی خود پیاده کند و طبیعی است که لازمه عمل به اسلام آگاهی هرچه بیشتر به اسلام است و مدیرانی که از معارف و احکام و اخلاق اسلامی کم‌اطلاع و احیانا بیگانه هستند هرگز نخواهند توانست مجری اسلام باشند و متاسفانه عملکرد نامطلوب آنان گاهی به حساب خدا و پیامبر اسلام و نظام اسلامی ثبت می‎شود و نه به حساب جهل و بیگانگی این نوع مدیران از اسلام.

شهیدان نیز در وصیت‌نامه‎‎های خود همواره به تعهد اشاره داشتند و تا آخرین لحظه عمر به اسلام و کشورشان وفادار ماندند. از جمله سخن خلبان شهید علی‌اکبر شیرودی: از قول ما به حضرت امام سلام برسانید و به ایشان بگویید آنچه که امروز در جبهه‎ها می‎جنگد تعهد است، نه تخصص.

تخصص یا تعهد از دیدگاه شهید دکتر چمران

در بحث اولویت تخصص یا تعهد، نکته‎ای ظریف وجود دارد که شهید چمران در اوایل انقلاب به آن اشاره کرده است. جمله زیبای دکتر چمران در پاسخ به این سوال که تخصص بهتر است یا تعهد را در این زمینه می‎توان به‎عنوان شاهدی در این زمینه بیان کرد.

از شهید گرانقدر دکتر چمران پرسیدند تعهد بهتر است یا تخصص؟ وی در جواب گفت می‎گویند تقوا از تخصص لازم‎تر است، آن را می‎پذیرم. اما می‎گویم آن کس که تخصص ندارد و کاری را می‎پذیرد، بی‎تقواست.

در آن دوران که این بحث در جامعه پررنگ بود، شهید چمران معتقد بود کسی که عهده‎دار مقام و مسندی می‎شود ولی تخصص لازم برای مدیریت در آن مسند را ندارد، در واقع تعهد هم ندارد. زیرا انسان متعهد، هیچ‎گاه به خودش اجازه نمی‎دهد کاری را قبول کند که از علم و توانش خارج است.

سخن شهید چمران در حقیقت بیان دیگری از سختگیری‎‎های مربوط به «پذیرش مسئولیت» در فرهنگ اسلامی است. سختگیری‎‎هایی که در دین اسلام نسبت به پذیرش مقام و منصب شده، یکی از مدلول‌های اصلی‎اش این است که انسان متعهد (از نظر اسلام) انسانی است که از قبول مسئولیت در حوزه‎ای که در آن، فاقد دانش، تجربه و توانایی کافی است، سر باز می‎زند و با پذیرش امر اداره دنیای دیگران و به بهای آبادکردن دنیای خودش، آخرت خودش و دنیای دیگران را خراب نمی‎کند.

این جمله کوتاه، به بهترین شکل گویای توجه و مهم بودن هر دو بحث تخصص و تعهد نزد دکتر چمران است.

اگر کسی تعهد داشته باشد و بداند که تخصص یک مسئولیتی را ندارد، سعی می‎کند آن مسئولیت را قبول نکند یا حداقل در صورت امکان، تخصصش را در آن حوزه افزایش می‌دهد. چون نمی‌تواند سنگینی بار مسئولیت را روی دوشش تحمل کند.

ارزش تخصص و داشتن علم و دانش نزد شهید چمران تا جایی است که او در یکی از یادداشت‎‎های شخصی‎اش این‎چنین بیان می‎کند:

ای خدا!

من باید از نظر علم از همه بهتر باشم مبادا دشمنان مرا از این راه طعنه زنند.

باید به آن سنگدلانی که علم را بهانه می‎کنند و به دیگران فخر می‎فروشند ثابت کنم خاک پای من هم نخواهند شد. باید همه آن تیره‌دلان مغرور و متکبر را به زانو درآورم و آنگاه خود، خاضع‎ترین و افتاده‎ترین فرد روی زمین باشم.

نتیجه‌گیری

یکی از بحث‎‎های داغ در اوایل انقلاب این بود که فردی که به مقام و منصبی می‎رسد آیا باید متعهد و متخصص باشد، یا فقط متخصص باشد کافی است؟

خلاصه بحث اینکه بهتر است هر مدیری تعهد و تخصص را یکجا داشته باشد و هرکدام بدون دیگری مشکلاتی را به‎وجود می‎آورد و البته اگر فردی متعهد باشد و تخصصی نداشته باشد، می‎شود دوست نادانی که خسارت‎های جبران‌ناپذیری می‎زند و سنگی در چاه می‎اندازد که صد عاقل هم نمی‎توانند آن را در بیاورند یا از ترس نداشتن علمی، کار‎ها را مسکوت گذاشته ضربه‎ای بدتر از اولی و خسارتی بیشتر وارد می‎کند. البته ضرر متخصص بدون تعهد هم که واضح و مبرهن است. پس از انقلاب اسلامی کشورمان چه ضربه‌هایی که از این امر ندیده است. افراط و تفریط در این زمینه، خسارت‎‎های فراوانی به کشور زده است. پس همانگونه که یک پرنده، هرگز نمی‎تواند با یک بال پرواز کند هرچند بال‌هایش رنگین و زرین باشد، پیشرفت کشور نیز بدون یکی از این دو حاصل نمی‎شود و در حقیقت این دو لازم و ملزوم یکدیگرند و همدیگر را کامل می‎کنند.

برای تعهد حتما باید تخصص وجود داشته باشد؛ یعنی تا ما در چیزی تخصص نداشته باشیم تعهد به آن چیز معنایی ندارد. وقتی تخصص پیدا کردیم، حالا دیگر تعهد اهمیت پیدا می‌کند. به هر حال هر دو باید باشد و یک طوری این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. ما باید هم به تخصص‌مان بیفزاییم و هم به تعهدمان.

تقدم و تأخر تعهد یا تخصص، بحثی ا‎ست که ریشه در سال‎‎های نخست انقلاب دارد. بحث تخصص و تعهد، در نظام جمهوری اسلامی هم همواره مطرح بوده. این بحث در دوره‎‎های گوناگون شدت و ضعف پیدا کرده ولی هیچ‎گاه به‎کلی منتفی نشده است.
«امروز بعد از 35 سال که از انقلاب می‎گذرد، دیگر آن دعوای تعهد و تخصصی که اول انقلاب بود، وجود ندارد. معنی ندارد که ما بگوییم تعهد یا تخصص؟ هم تعهد، هم تخصص.زیرا در طی این سال‎ها مدیران خوبی تربیت شده‎اند و شخصیت‎های برجسته‎ای پرورش یافته‎اند، که هم تخصص لازم را دارند و هم متعهد ». گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب در سوم شهریور 72 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی